راهنمای جامع خرید موس برای تمام کاربرها
هنگام خرید موس جدید به چه معیارهایی باید توجه کرد؟
وقتی که به ارتقای کامپیوتر خود فکر میکنید، احتمالاً هیچ توجهی به موس نشان نمیدهید. همۀ موسها مثل هم هستند؛ مگر نه؟ بسیار خوب؛ خیلی هم این طور نیست.
موس یکی از پراستفاده ترین قطعات سیستم است. شما نباید خودتان را اسیر موس ارزانقیمت و بیکیفیتی نگه دارید که سالهاست از آن استفاده میکنید. تعویض و ارتقای موس میتواند بهرهوری شما را حین کار و انجام بازیها بالا ببرد و علاوه بر آن، از آسیب دیدن مچ و انگشتان دست شما نیز جلوگیری کند. در ادامه، به معیارهایی میپردازیم که برای خرید موس جدیدتان، باید آنها را بررسی کنید و بر اساس آنها انتخاب نمایید.
1. موسی مناسب نیاز خود انتخاب کنید
برای بسیاری از کاربران، همان سه کلید استاندارد روی موس (دو کلیک اصلی و کلیک اسکرول) کافی هستند؛ ولی برای استفادههای خاص، بهتر است به سراغ طراحیهای خاص بروید.
موسهای گیمینگ
گیمرها باید همیشه به سراغ موسهای مخصوص گیمینگ بروند. شاید یک موس گیمینگ از شما الزاماً بازیکن بهتری نسازد، ولی تجربۀ گیمینگ شما را بهبود قابل توجهی خواهد داد. یک موس گیمینگ خوب طراحی ارگونومیک دارد که استفاده از آن را در ساعات طولانی بازی کردن راحتتر میسازد. همچنین موسهای گیمینگ به سنسورهای باکیفیتتری مجهز هستند که دقت آنها را بالاتر میبرد.
بهترین ویژگی یک موس گیمینگ، مجهز بودن آن به کلیدهای جانبی است که شما میتوانید برای آنها وظیفه تعیین کنید و برخی کارهای ساده را به لطف آنها بسیار سادهتر انجام دهید. میخواهید تفنگ خود را عوض کنید و یا یک کیت پزشکی مصرف کنید؟ تنها با یک کلیک آن را انجام دهید.
بسیاری از موسهای گیمینگ به دکمههایی برای تغییر دقت موس مجهز هستند (که در ادامه مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد). به لطف دکمههای تغییر دقت، شما میتوانید بسته به نیاز خود دقت سنسور را کم یا زیاد کنید.
موسهای سفری
نوع دیگر موسهای خاص، موسهای سفری هستند. بسیاری از موسهای سفری تنها به دو یا سه کلید استاندارد مجهز هستند و به طور ویژهای کوچک و جمع و جور طراحی شدهاند؛ اغلب بیسیم هستند و یا سیمهای نازک و کوتاه دارند. این موسها معمولاً ارزانقیمت هستند تا در صورت مفقود شدن، به سادگی قابل جایگزینی باشند.
اصلیترین ویژگی موسهای سفری، قابلیت جایگیری در فضاهای کوچک و تنگ مانند کولۀ لپ تاپ است و به همین خاطر، معمولاً هیچ یک از اصول ارگونومی در طراحی آن ها منظور نمیشوند. در صورتی که از دستگاه خود در بیرون از منزل یا دفتر کار زیاد استفاده میکنید، این موسها مناسب شما هستند. ولی فراموش نکنید که این موسها به هیچ وجه برای استفادههای سنگین و طولانی مدت مناسب نیستند.
2. موسهای ارگونومیک برای استفادههای سنگین مناسبتر هستند
موسهای ارگونومیک طوری طراحی شدهاند که به صورت نسبتاً طبیعی و استاندارد در دست شما قرار بگیرند تا مچ دست و انگشتان شما خسته نشوند. این موسها بعضاً به دکمههای اضافی نیز تجهیز شدهاند تا بتوانید برخی وظایف ساده و پراستفاده را به آنها محول کنید. این که شما چقدر با یک موس ارگونومیک راحت باشید، بسته به سلیقۀ خود شما دارد. برخی ترجیح میدهند که دستشان روی موس صاف باشد؛ در حالی که برخی دیگر ترجیح میدهند موس را بیشتر با پنجههای خود نگه دارند و دستشان را جمعتر کنند.
«اندازه» نیز یکی از معیارهای اصلی راحتی است و همچنین، همۀ موسها با هر دو دست چپ و راست قابل استفاده نیستند. به همین دو دلیل، قبل از خرید موس چندین مدل را در فروشگاه تست کنید و در صورتی هم که انلاین خرید میکنید، ترجیحاً از فروشگاهی خرید کنید که امکان مرجوعی کالا را در صورت عدم پسند شما، در اختیارتان قرار دهد. به علاوه، نیم نگاهی به موسهای عمودی (Vertical) نیز داشته باشید (تصویر مقابل).
عامل دیگری که خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد، نویز و صدای موس است. هنگامی که غرق کار هستید، توجهی به صداهای «کلیک» پیاپی برخاسته از موس خود توجهی نمیکنید. حتی اگر این صدا خود شما را آزار ندهد، ممکن است اطرافیان شما را آزار دهد. اگر بنا دارید در جاهای شلوغ و در حضور دیگران از موس خود استفاده کنید، ترجیحاً یک مدل مجهز به سوییچهای بیصدا یا کمصدا خریداری کنید.
3. اصطلاحاتی نظیر DPI، CPI، شتاب و نرخ نمونه برداری به چه معنا هستند؟
در صورتی که قصد خرید موس گیمینگ داشته باشید، قطعاً با پارامترهایی نظیر DPI و نرخ نمونه برداری برای هر مدل موس مواجه میشوید. ولی آیا این پارامترها واقعاً مهم هستند و مقادیر بالاتر آنها برای یک موس، الزاماً به معنای بهتر بودن آن موس است؟
این پارامترها بیشتر برای گیمرها اهمیت دارند و آنها را بیشتر در کاتالوگ و روی بسته بندی موسهای گیمینگ پیدا خواهید کرد. اگر قصد خرید یک موس برای استفادۀ روزمره نظیر وب گردی یا مولتی مدیا دارید، دقت بیشتر سنسور یا نرخ نمونه برداری سریعتر اصلاً به کارتان نخواهد آمد. تنها در صورتی که یک بازیکن حرفهای هستید درگیر این جزئیات فنی شوید. به علاوه، طراحان و گرافیستها نیز ممکن است به بررسی این پارامترها نیاز داشته باشند.
DPI چیست؟
اصطلاح DPI مخفف Dots per Inch و به معنای «نقطه به ازای اینچ» است و میزان دقت سنسور موس با آن بیان میشود. هرچه DPI سنسور موس بالاتر باشد، با حرکت دادن موس به ازای میزان واحد، نشانگر موس بیشتر جابجا خواهد شد. به زبان ساده، هرچه DPI سنسور بیشتر باشد، موس به حرکات کوچکتری واکنش نشان میدهد. این پارامتر را با اصطلاح CPI نیز بیان میکنند که مقدار آن از نظر تجربی یکسان با DPI است و در عمل با یکدیگر هم ارز هستند.
DPI بیشتر همیشه بهتر نیست. قرار نیست هنگامی که موس خود را چند میلیمتر جابجا میکنید، نشانگر از این سوی صفحه به سوی دیگر پرواز کند. در سوی دیگر، DPI بالاتر به موس شما اجازه میدهد به حرکتهای کوچکتری واکنش نشان دهد و به طبع شما میتوانید با دقت بیشتری نشانگر را حرکت دهید.
به عنوان مثال، فرض میکنیم که شما مشغول انجام یک بازی شوتر اول شخص هستید. در صورتی که قصد داشته باشید با اسنایپر به هدفی کوچک شلیک کنید، DPI بالاتر به شما اجازه میدهد که هدفگیری روان و دقیقی داشته باشید. اما هنگامی که از دوربین اسنایپر استفاده نمیکنید و کاملاً عادی در محیط بازی هستید، DPI زیاد میتواند موجب حساسیت بیش از حد موس شود. دقیقاً به همین علت بیشتر موسهای گیمینگ به دکمههایی برای تغییر DPI مجهز هستند. طراحان و گرافیستها نیز میتوانند از قابلیت تغییر DPI استفاده کنند؛ چرا که هنگام اجرای بعضی طرحها ممکن است نیاز به دقت بیشتر و یا کمتر موس داشته باشند.
اهمیت تنظیم درست DPI
همچنین، DPI زیاد میتواند در کنار تنظیمات حساسیتی پایین مورد استفاده قرار گیرد. در این صورت، نشانگر دیگر در طول صفحه پرواز نمیکند ولی حرکت آن بسیار روان خواهد شد.
اگر از یک مانیتور با رزولوشن بالا استفاده میکنید، DPIهای زیاد خیلی به شما کمک خواهند کرد. ولی اگر به عنوان مثال میخواهید روی یک صفحۀ نمایش 768×1366 لپ تاپی بازی کنید، DPI بالا به کارتان نخواهد آمد. در سوی دیگر، اگر روی یک مانیتور 4K بازی میکنید، DPI بالا به شما اجازه میدهد راحتتر نشانگر موس را از سویی به سوی دیگر صفحه ببرید. در صورتی که از یک موس DPI پایین همراه با صفحه نمایشهای رزولوشن بالا استفاده کنید، برای انتقال نشانگر بین کنارههای صفحه مجبور به کشیدن موس در طول میز خود خواهید شد.
نرخ نمونه برداری چیست؟
نرخ نمونه برداری (Polling Rate) بیان میکند که موس با چه فرکانسی موقعیت خود را به کامپیوتر گزارش میکند. به عنوان مثال، نرخ نمونه برداری 125 هرتز بدین معناست که موس موقعیت خود را 125 بار در هر ثانیه (یا هر 8 میلیثانیه یک بار) به کامپیوتر گزارش میکند. در نرخ 500 هرتز، موقعیت موس هر دو میلیثانیه یک بار به سیستم گزارش میشود (500 بار در هر ثانیه).
نرخ نمونه برداری بالاتر لگ و تأخیر حرکت نشانگر را به ازای حرکت موس کاهش میدهد. در سوی دیگر، نرخ نمونه برداری بیشتر باعث استفادۀ بیشتر از پردازندۀ کامپیوتر میشود چرا که پردازنده باید در فواصل زمانی کوتاهتر موقعیت موس را پایش و پردازش کند.
موسهایی که رسماً از نرخ های نمونه برداری بالاتر پشتیبانی میکنند، معمولاً در نرم افزار خود قابلیت تغییر و تنظیم آن را دارند. برخی مدلها هم ممکن است دکمهای روی خود برای تغییر نرخ نمونه برداری داشته باشند.
شتاب سنسور چیست؟
یکی دیگر از معیارهای تشخیص سنسور خوب، بیشینۀ شتاب قابل رهگیری توسط آن است که با واحد G و به صورت مضربی از شتاب گرانش زمین بیان میشود. حرکتهای سریع دست شما هنگام هدفگیری دشمنان، بعضاً بسیار سریع و پرشتاب هستند و سنسور موس شما باید بتواند این حرکات را رهگیری کند و یک سنسور خوب برای رهگیری این حرکات، باید شتابی بین 30 تا 50 «جی» داشته باشد. اگر نرخ نمونه برداری به منزلۀ حداکثر سرعت یک ماشین باشد، شتاب به منزلۀ «صفر تا صد» آن ماشین خواهد بود. در یک موس خوب، تعادل میان شتاب، DPI و نرخ نمونه برداری سنسور باید برقرار باشد. اگر به شتاب سنسور (خصوصاً در موسهای گیمینگ) توجه نکنید، نشانگر موس در حرکتهای سریع دست شما از خود موس جا میماند و با تأخیر جابجا میشود.
آیا هرچه این مقادیر بیشتر باشند، بهتر است؟
بحث در مورد DPI و نرخ نمونه برداری بسیار داغ است و هر کسی نظر خود را دارد؛ حتی برخی سازندگان موس نیز اعتقاد دارند که DPI یک معیار و مشخصۀ نامربوط و کمتأثیر در رده بندی موسهاست. DPI بسیار بالا باعث پرواز نشانگر به ازای هر لرزش کوچک موس میشود و به همین خاطر، DPI زیادتر الزاماً بهتر نیست. مقدار ایدهآل برای DPI به بازیهای مد نظر شما، رزولوشن نمایشگر شما و صدالبته ترجیح شخصی شما بستگی دارد.
نرخ نمونه برداری، شتاب و DPI زیاد میتوانند مفید باشند، ولی همه چیز نیستند.
نرخ نمونه برداری بالاتر میتواند مفید باشد؛ ولی به عنوان مثال تفاوت میان نرخهای 500 هرتز و 1000 هرتز به سختی قابل تشخیص است. به علاوه، نرخ نمونه برداری بالاتر، پردازندۀ شما را در ازای عملاً هیچ بیشتر درگیر میکند. البته این افزایش درگیری پردازنده برای سیستمهای نسل جدید اهمیت چندانی ندارد؛ ولی در حال حاضر تولید و عرضۀ موسی با نرخ نمونه برداری بیش از 1000 هرتز اصلاً توجیه پذیر نیست.
نرخ نمونه برداری، شتاب و DPI زیاد میتوانند مفید باشند، ولی همه چیز نیستند. به احتمال زیاد، پس از خرید یک موس گیمینگ گرانقیمت، متوجه میشوید که خودتان DPI آن را روی مقداری پایینتر از مقدار بیشینۀ آن تنظیم کردهاید. شما قطعاً به حداکثر DPI و نرخ نمونه برداری موستان نیاز نخواهید داشت. این پارامترها اصلاً شبیه به پارامترهایی مانند سرعت پردازنده نیستند و داستان بسیار پیچیدهتر از یک مقایسۀ ساده روی کاغذ است. تمام معیارهایی که در بالا بدانها اشاره کردهایم یا در ادامه اشاره خواهیم کرد، چه بسا از این سه پارامتر از اهمیت بسیار بیشتری در انتخاب یک موس مناسب برخوردار باشند.
4. سنسور نوری یا لیزری؟
روزهای قدیمی و دوران موسهای مکانیکی را به یاد دارید؟ موسهایی که در زیر خود یک توپ فلزی یا پلاستیکی داشتند. این فناوری، دقیقترین یا بادوامترین نبود و امروز هم کاملاً منقرض شده است. امروزه موسها به دو نوع سنسور مجهز میشوند: سنسورهای نوری (Optical) و لیزری (Laser).
علیرغم اینکه فناوری داخلی موسهای لیزری و نوری با یکدیگر متفاوت هستند، کاربر عادی احتمالاً تفاوتی میان عملکرد آنها احساس نمیکند. پیشتر، «قیمت» یکی از عوامل تأثیرگذار در انتخاب میان موسهای لیزری و نوری بود ولی امروزه فاصلۀ قیمتی میان این دو نوع موس بسیار کم شده است.
فناوری
سنسورهای نوری و لیزری از فناوریهای متفاوتی برای پایش موقعیت موس استفاده میکنند. سنسورهای نوری با استفاده از یک لامپ «ال ای دی» و سنسورهای لیزری همان طور که از نامشان پیداست، با استفاده از یک تابندۀ لیزری موقعیت موس را رصد میکنند. سنسورهای نوری بیشینۀ DPI محدود به 3000 دارند در حالی که سنسورهای لیزری میتوانند DPI بالاتر از 15000 هم داشته باشند. این مسئله پیشتر از اهمیت زیادی برخوردار بود، ولی امروزه برای یک کاربر عادی از اهمیت زیادی در تجربۀ کاربری برخوردار نیست؛ البته گرافیستها و گیمرها شاید تفاوتی میان این دو نوع سنسور احساس کنند و یکی را بر دیگری ترجیح بدهند.
ناگفته نماند که هر دو نوع سنسور نوری و لیزری، در حقیقت یک سنسور دوربین از نوع CMOS هستند که در دوربینهای رزولوشن پائین استفاده میشود. سنسورهای CMOS از سطح به طور منظم عکسبرداری میکنند و کامپیوتر با تحلیل این عکسها، متوجه تغییرات موقعیت موس میشود.
جنس سطح و حساسیت سنسور
سنسورهای نوری تنها لایۀ بالایی سطح را احساس میکنند در حالی که سنسورهای لیزری به پستیها، بلندیها و ناهمواریهای سطح نیز حساس هستند. البته این حساسیت بیشتر گاهی اوقات تبدیل به نقطۀ ضعف سنسورهای لیزری میشود؛ چراکه دقت آنها تابع شتاب حرکت موس روی سطح است. برای مثال، اگر یک موس لیزری را با شتاب زیاد بین دو نقطه حرکت دهید و سپس آن را به نقطۀ آغازین بازگردانید، نشانگر نیز باید به محل آغازین خود بازگردد؛ در حالی که چنین نیست و جابجایی نشانگر در حالی که موس به آرامی حرکت میکند، کمتر از حالتی است که موس با شتاب حرکت میکند.
در سوی دیگر، موسهای نوری را بر خلاف موسهای لیزری نمیتوان روی همۀ سطوح استفاده کرد ولی این موسها مانند موسهای لیزری از ضعف عملکرد مرتبط با شتاب رنج نمیبرند. موسهای نوری روی موس پدهای پارچهای و به طور خلاصه هر سطح غیر شیشهای به خوبی قابل استفاده هستند؛ پس اگر شما قصد دارید از موس خود روی سطوح شیشهای استفاده کنید، باید به فکر خرید یک موس لیزری باشید.
لازم است یادآوری کنیم که دقت و DPI سنسور موس قابل تغییر است و موضوع بیشینۀ DPI همانطور که پیشتر ذکر شد، نباید در تصمیم نهایی شما تأثیر افراطی گذاشته و دیگر عوامل مورد بررسیتان را تحت تأثیر قرار دهد.
بالأخره کدام؟!
اگر قصد انتخاب میان موسهای نوری و لیزری دارید، خبر خوب این است که نخواهید توانست انتخاب اشتباهی داشته باشید. موسهای لیزری در گذشته گرانقیمتتر بودند ولی امروزه قیمت عامل تأثیرگذاری در انتخاب میان موسهای نوری و لیزری نیست. همان طور که پیشتر اشاره شد، موسهای نوری بیشینۀ DPI پائینتری دارند ولی DPI نباید نتها عامل مؤثر در انتخاب موس مناسب نباید باشد و به تمام عواملی که بدانها اشاره شده است، در انتخاب نهایی باید توجه شود.
میتوان گفت که عامل تأثیرگذار اصلی در انتخاب میان موس نوری و لیزری، سطحی است که موس روی آن قرار میگیرد. اگر قصد دارید روی هر سطحی از موس خود استفاده کنید، به سراغ موسهای لیزری بروید و اگر قرار نیست موس شما روی سطحی غیر موس پدتان استفاده شود، موسهای نوری نیز برای شما مناسب خواهند بود.
5. موسهای بیسیم امروزه خیلی بهتر شدهاند
موسهای بیسیم به خوبی از همتایان باسیم خود پیشی گرفتهاند و کفۀ نقاط قوت آنها در ترازوی مقایسه، کاملاً سنگینی میکند. لگ تقریباً وجود ندارد؛ البته شاید برخی گیمرها کماکان استحکام ارتباطی مطلق و قابل اعتماد موسهای سیمی را بیشتر بپسندند. همچنین اگر شما یک موس بیسیم خوب خریداری کنید، تا سالها نیازی به تعویض باتری آن نخواهید داشت.
مزیت اصلی موسهای بیسیم، راحتی استفاده از آنهاست. دیگر سیم موس در خود نمیپیچد و گره نمیخورد و اگر به سراغ موسهای بلوتوثی رفته باشید، دیگر از دانگل USB هم خبری نخواهد بود. شعاع ارتباطی موسهای بیسیم نیز بسیار بهبود یافته است؛ به طوری که موسهای بیسیم امروزی میتوانند از فاصلۀ 10 متری هم با دستگاه مادر ارتباط برقرار کنند.
6. موسهای بلوتوثی بهترین هستند
هنگامی که قصد خرید یک موس بیسیم میکنید، باید بین مدلهای فرکانس رادیویی – و دارای دانگل – و مدلهای بلوتوثی انتخاب کنید. موسهای رادیویی آشکارا بازخوردهای سریعتری دارند و آسانتر هم راه اندازی میشوند (کافیست دانگل USB را به دستگاه مادر وصل کنید). پاشنۀ آشیل موسهای رادیویی، دانگل USB است که یکی از درگاههای USB سیستم شما را اشغال میکند و در صورتی که آن را گم کنید، به احتمال زیاد مجبور به وداع با موس خود خواهید شد. به علاوه، امکان تداخل امواج رادیویی نیز وجود دارد.
در سوی دیگر، استفاده از موسهای بلوتوثی راحتتر و آسانتر است. خبری از دانگل USB نیست و عمر باتری این موسها میتواند تا چند سال نیز باشد. استفاده از یک موس بلوتوثی برای چند دستگاه نیز بسیار راحتتر است. ولی راه اندازی یک موس بلوتوثی چندین مرحله دارد و هنگامی که سیستم خود را روشن و یا از حالت Sleep خارج میکنید، باید کمی صبر کنید تا موس به سیستم متصل شود. اما به هر حال عصر، عصر بلوتوث است.
7. گزینهای به نام Trackpad
اگر به دنبال تنوع هستید، چرا به جای موس، یک «ترک پد» خریداری نمیکنید؟ شاید این نام تا به حال زیاد به گوشتان نخورده باشد، ولی Trackpad یک صفحۀ لمسی است که عملکردی شبیه تاچپد لپ تاپ دارد و میتواند کنار کامپیوتر شما قرار گیرد و بدان متصل شود. شاید با ترک پد نتوان خیلی به گیمینگ یا کارهای گرافیکی پرداخت، ولی برخی کاربران متمایل به فناوریهای لمسی استفاده از آنها را ترجیح میدهند؛ مخصوصاً در عصر حاضر که نرم افزارهای کامپیوتر روز به روز بیشتر برای لمس و نمایشگرها و کنترلهای لمسی بهینه میشوند.
از نظر ارگونومیکی، طراحی مسطح ترک پد مورد پسند همه قرار نمیگیرد؛ ولی اگر به استفاده از فناوریهای لمسی علاقه مند هستید اما مایل به استفاده از یک صفحۀ صاف هم نیستید، موسهای لمسی درست برای شما ساخته شدهاند؛ طراحی ارگونومیک در کنار یک تاچ پد لمسی که به شما اجازه میدهند از قابلیتهای لمسی نیز در نرم افزارهای خود استفاده کنید.
البته برخی کیبوردهای جدید خود دارای ترک پد هستند (مانند این کیبورد) شاید با خریداری چنین کیبوردی نیازی به خرید موس نداشته باشید.
سخن پایانی
هنگام انتخاب موس، به نیازهای خود توجه کنید. طراحان و گرافیستها ممکن است موسهای راحت و ارگونومیک لیزری را ترجیح دهند در حالی که گیمرها به پایداری و قابل اعتماد بودن موسهای نوری بیشتر ایمان دارند؛ کاربران عادی هم شاید برای استفاده از فرمانهای لمسی، استفاده از تاچپدها و ترکپدها را ترجیح دهند. هنگامی که نیاز اصلی و معیارهای خودتان را به درستی تشخیص بدهید و به آنها توجه کنید، قطعاً بهترین انتخاب ممکن را انجام خواهید داد.