آیا بازیهای قدیمی واقعاً بهتر بودند یا نوستالژی ما را فریب میدهد؟
بازی هم بازیهای قدیم!؟
همیشه شنیدیم که مردم (ترجیحاً مسنترها و نوستالژی بازها) میگویند فلان چیز، قدیمیاش بهتر است! مثلاً «ماشین هم ماشینهای قدیم»، «بستنی هم بستنیهای قدیم»، «نوشابه هم نوشابههای قدیم» یا «بازی هم بازیهای قدیم!». این مورد آخر را معمولاً گیمرهای قدیمی و با تجربهای میگویند که چند کنترلر بیشتر از گیمرهای این دوره و زمانه شکاندهاند (بخوانید چند پیراهن بیشتر پاره کردهاند) و دهههای گذشته را در کلوپهای قدیمی زندگی کردهاند.
اگر شما هم از گیمرهای نوستالژی باز، قدیمی و پا به سن گذاشته باشید، حتماً در لایههای عمیق ذهن خود، بازیهای رترو را ارزشمندتر و بهتر از بازیهایی که امروزه تولید میشوند، میدانید. در ذهن این افراد، معمولاً بازیهای رترو دلنشینتر، با ساختاری منسجم، با شخصیتهای ماندگارتر و خلاقانهتر هستند اما آیا این موضوع واقعاً درست است یا قدرت بیبدیل نوستالژی قصد فریب ما را دارد؟ یک چیز مشخص است؛ بازیهای ویدیویی رترو در دهههای قبلی با توجه به این که یک پدیده جدید و نو ظهور برای مردم به شمار میآمدند و به صورت کلی برای آنها شگفتی آفرین بودند. امروزه حتی بزرگترین و پرخرجترین بازیهای ویدیویی نیز برای عموم مردم آنچنان شگفت انگیز و انفجاری به نظر نمیرسند.
اما اگر بخواهیم منطقی به قضیه نگاه کنیم، بازیهای مدرن قطعاً بدتر و بیکیفیتتر از بازیهای رترو و قدیمی نیستند. پس چرا عدهای از مردم این چنین فکر میکنند؟
حافظه گول زننده!
قسمتی از این مشکل زمانی به وجود میآید که گذشت زمان، حافظه ما را تغییر داده یا به نوعی گول میزند! این تنها مخصوص مدیوم بازیهای ویدیویی و مربوط به این صنعت نیست، بلکه در مدیومهای دیگر، مانند فیلم و موسیقی نیز چنین اتفاقی رخ میدهد. به عنوان مثال، ممکن است با خود فکر کنید که موسیقی دهههای قبلی بسیار بهتر از موسیقیهای زبالهای است که در دوره و زمانه کنونی ساخته و عرضه میشوند.
دلیل پیدایش چنین تفکری این است که مردم به یاد موسیقیهای مورد علاقه خود در دوران گذشته میافتند. مردم این موسیقیها را در دهههای 70، 80 و 90 میلادی و در دوره و حال و احوالی کاملاً متفاوت شنیدهاند و شاید تنها چند درصد از تمام آن موسیقی را به خاطر بیاورند. حالا با مقایسه این موسیقی با موسیقی امروزی، همیشه این حس به وجود میآید که آن نواها چقدر بهتر و دلنشینتر بودند. این یک مقایسه غیر فنی و شاید نامنصفانه است اما انجام ندادن آن تقریباً غیر ممکن به نظر میرسد.
همین فرآیند برای بازیهای ویدیویی نیز وجود دارد. شما ممکن است یک بازی بسیار بد و ضعیف عرضه شده در سالهای دور، مانند Hotel Mario را به یاد آورید اما چون با آن خاطرات بسیاری ساخته و زمان درخشانی را سپری کردهاید، همه چیز در ذهن شما درباره آن بازی خوب و دلنشین است. در واقع زمانی که به عصر و دوران بازیهای دهه 80 یا 90 میلادی فکر میکنید، تنها 10 درصد از تمام عناوین که متشکل از بازیهای منتخب هستند را به یاد میآورید. 90 درصد باقی مانده همگی عناوین متوسط و ضعیفی هستند که اصلاً به یادتان نمیآیند. بنابراین طبیعی است که امروزه بیشتر مردم، بهترین بازیهای آن زمان را با تمام بازیهای دوره و زمانه کنونی مقایسه کنند.
تغییر نگرش
در طرف دیگر، بحث تغییر نگرش و نوع دید تمام افراد به بازیهای ویدیویی مطرح میشود. به عنوان مثال، وجهه بازیهای بزرگ یا به اصطلاح AAA در دوره کنونی تغییر کرده یا از دست رفته است. زمانی که بازیها جدیدتر و پدیدهای نو ظهور بودند، مردم نمیدانستند از آنها چه انتظاری داشته باشند یا حتی بازیسازان و توسعه دهندگان دقیقاً نمیدانستند که چه چیزی را برای ساخت بازی خود هدف قرار دهند.
در آن زمان حد و مرز خاصی برای بازیها وجود نداشت و عناوین با هر سبک و سیاقی ساخته میشدند. در این شرایط، هر بازی، یک تجربه جدید بود و شبیه به عناوین قبلی خود به نظر نمیرسید. این موضوع مهم که باید آن را درک کنیم، الزاماً باعث نمیشود که بازیهای قدیمی از بازیهای مدرن و جدید، بهتر باشند. در واقع فقدان نوآوری و ایدههای ساختار شکن و جواب پس نداده، سبب میگردد امروزه تقریباً تمام بازیهای AAA شبیه یکدیگر به نظر برسند.
زمانه تغییر کرده!
این یک حقیقت است که امروزه توسعه دهندگان بازیهای ویدیویی برای خلق محتوای کاملاً جدید، کار سختی پیش رو دارند. هزینه ساخت یک بازی AAA در دوره و زمانه امروزی آنقدر بالا است که استودیوی سازنده یا شرکت ناشر، کمتر به سراغ ایدههای نو و دست نخورده میروند. آنها به سادگی میخواهند بر اساس ایدههای عملی شده و جواب پس داده، اثر خود را تولید کرده و به موفقیت مالی تضمین شده برسند.
بنابراین، تقریباً تمام نوآوریها در انحصار بازیهای کوچکتر و مستقل درآمدهاند و برخلاف گذشته، بازیهای بزرگ کمتر به سراغ ایدههای خلاقانه میروند و ریسک نمیکنند. اگر یک بازی مستقل که به وسیله 5 نفر ساخته شده از نظر تجاری شکست بخورد، اتفاق خاصی رخ نمیدهد اما اگر یک بازی بزرگ که حدود 1000 توسعه دهنده در مدت چند سال زمان خود را صرف ساخت آن کردهاند با شکست تجاری مواجه گردند، ضرر هنگفت مالی و تعطیلی استودیو یا حتی شرکت بزرگ ناشر را نتیجه میدهد.
جای اشتباهی نگردید!
حالا در پاسخ به نوستالژی بازانی که بازیهای قدیمی را دلنشینتر، لذتبخشتر و خلاقانهتر میدانند، باید بگوییم که امروزه برای پیدا کردن تمام این موارد و عناصر، به سراغ بازیهای بزرگ و AAA نروید، بلکه آنها را در بازیهای مستقلی که هر سال تولید میشوند، پیدا کنید. خوشبختانه بازیهای مستقل در یک دهه اخیر، پا به پای بازیهای AAA پیش آمدهاند و با ایدههای خلاقانه و تأثیر گذار خود، حتی در انتها لذتبخشتر از یک بازی بزرگ و پرخرج ظاهر میشوند. آشنا شدن با بهترین بازیهای مستقل، شناخت استودیوهای سازنده کوچک آنها و لمس کردن تجربههای متفاوت، بهترین هدیهای است که میتوان به افراد دوستدار نوستالژی و جویای ایدههای نو و خلاقیت در بازیها ارائه داد.
نظر شما در مورد مقایسهای که میان بازیهای رترو و بازیهای مدرن میشود چیست؟ اگر از گیمرهای قدیمی هستید، به ما بگویید که بازیهای قدیمی واقعاً بهتر بودند یا نوستالژی ذهن ما را فریب میدهد؟ نظرات خوب خود را با ما به اشتراک بگذارید.
به نظر من بازی های قدیم در عین سادگی و خطی بودنشون داستان جذاب تری داشتن،برای مثال با وجود عناوینی مانند بتلفیلد یک و پنج و امثالش هیچ بازی ای به اندازه مدال افتخار های سونی ۱ منو به اتمسفر جنگ جهانی نمیبره،بازی های جدید بیشتر دارن روی عدم خطی بودن داستان و گرافیک بسیار بالا مانور میدن،من یه بازی گرافیک معمولی با داستان قوی رو به یه بازی غول گرافیکی و با داستان معمولی ترجیح میدم
البته این نظر منه و نظر تمام دوستان قابل احترامه
نظرتون قابل احترامه و بسیاری از افراد اعتقاد دارن که بازیهای قدیمی و رترو، دلنشینتر و با صفاتر بودن.
به به یه مقاله مفید
در کنار مواردی که اشاره کردین مغز انسان طوری هست که به طور خودکار خاطرات بد رو کمرنگ و خاطرات خوب رو پررنگ میکنه
من شک ندارم ده سال دیگه که GTA 7 عرضه بشه یه عده شروع میکنن میگن ای GTA V فلان بود اینطوری بود
ممنونم.
بله کاملاً درسته و در مواقعی ذهن ما فریب میخوره.
«موسیقی دهههای قبلی بسیار بهتر از موسیقیهای زبالهای است که در دوره و زمانه کنونی ساخته و عرضه میشوند.»
#حرف_حق
:)))
یه نقل قول بود.
عالی بود اشکان جان
چقدر درمورد من صدق میکرد.
ممنونم.
بله این مطلب برای گیمرهای قدیمی و با تجربه ملموسه و حس آشنایی داره.
در گذشته صنعت بازی به این شکل نبود و لذت بازی کردن حرف اول رو میزد ولی الان فقط عجیب بودن بازی یا جدید بودن گبیم پلی یا بالا بودن گرافیک بازی و فروش بیشتر در ذهن توسعه دهندگان و ناشرین است از جمله بازیهای جدید که لذت بازی کردن رو در نسل جدید مد نظر قرار دادن میشه به ماریو کارت و جی تی ای و اشاره کرد که گسترششون از همون دوران نوستالوژی بوده مابقی عموما فروش محور هستند در جدول فروش هم میتونید این عناوین رو با بقیه مقایسه کنید
بله نظرتون درسته و تو متن هم سعی کردیم این موضوع رو به شکل سادهای بیان کنیم.
ممنون از نظر خوبتون.
اصلا قبول ندارم من یک بازی جدید که به سبک بازیهای قدیمی بنام cup head رو بازی کردم و با وجود سختیش بشدت لذت بردم پس نوستالوژی گول نمیزنه لذت بازیهای دو بعدی و بقولی نقاشی شده خیلی بیشتر از دنیای کاملا cg تولید شده با کامپیوتر هستش یک نمونه برات مثال بزنم رزیدنت اویل 3 نمسیس قدیم که عموما بکگراند عکس و نقاشی داشت رو با نسخه جدید تمام cg بطور کامل بازی کن ! نه مقایسه از راه دور هم گیم پلی بهتر بود هم داستان هم محیط و …..
نظرتون قابل احترامه.
ممنون.